ترجمه مقاله

جلیل

لغت‌نامه دهخدا

جلیل .[ ج َ ] (ع ص ) کلانسال . (از منتهی الارب ). || بزرگوار (ناظم الاطباء). بزرگ قدر. (منتهی الارب ). آنکه قدر و مرتبه ٔ وی بلند باشد. (ناظم الاطباء). || بزرگ و عظیم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || آزموده کار. (منتهی الارب ). || (اِ) یز که از وی ازار خرگاه سازند. (منتهی الارب ). گیاه ثمام که از آن ازار خرگاه سازند. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || ج ِ جلیلة. (منتهی الارب ). بمعنی خرمابن بسیاربار. رجوع به جلیلة شود.
ترجمه مقاله