ترجمه مقاله

حادة

لغت‌نامه دهخدا

حادة. [ حادْ دَ ] (ع ص ) تأنیث حاد. تند. تیز. || رائحه ٔ حادّه ، ای ذکیة؛ بوئی تند. بوئی تیز. || سواره . (طب ّ). || مقابل مزمنه . (در بیماری ) .
- زاویه ٔ حادّة ؛ زاویه ٔ تنگ تر از قائمة و منفرجة (هندسه ). رجوع به حادّ و زاویه شود .
ترجمه مقاله