خوشمزگی کردنلغتنامه دهخداخوشمزگی کردن . [ خوَش ْ / خُش ْ م َ زَ / زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مزاح کردن . اِحماص . شوخی کردن . لودگی کردن . ظرافت طبع بخرج دادن . مسخرگی کردن .