ترجمه مقاله

دوات گر

لغت‌نامه دهخدا

دوات گر. [ دَ گ َ ] (ص مرکب ) آن که دواتها را بسازد، و دویت گر اماله ٔ آن . (آنندراج ). دواتساز. || آنکه از برنج ظرفهای چون آفتابه و سماور و سینی و گلدان و غیره کند و نیز ظروف فلزین را آب نقره دهد. آنکه از فلزات چون نقره وطلا و روی و برنج ، ادوات و آلات و اوانی کند. زرگر.
- بازار دواتگران ؛ نام بازاری به تهران . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله