راستر
لغتنامه دهخدا
راستر. [ ت َ ] (ص تفضیلی ) مخفف راست تر. مستقیم تر. مقابل کج تر :
ترا ز اصل تن خویش راستر ره نیست
مکن گذر که نهاده ست پیش وهم حصار.
ترا ز اصل تن خویش راستر ره نیست
مکن گذر که نهاده ست پیش وهم حصار.
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 179).