ترجمه مقاله

رخنه

لغت‌نامه دهخدا

رخنه . [ رُ ن َ / ن ِ ] (اِ) کاغذ. (ناظم الاطباء) (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) (از لغت فرس اسدی ) (از فرهنگ اوبهی ) (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج ) (از برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ سروری ) (فرهنگ نظام ). قرطاس . (لغت محلی شوشتر) (از برهان ) :
ببیش و راز رخنه اشعار مرا
بیقدر مکن به گفت گفتار مرا.

شهید بلخی (از لغت فرس اسدی ).


ترجمه مقاله