رسل
لغتنامه دهخدا
رسل . [ رَ س َ ] (ع مص ) مصدر به معنی رَسالة. (ناظم الاطباء). || نرم رفتن یا نرم رو گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به رسالة و رَسْل شود. || فروهشته موی شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به رَسالَة شود.