ترجمه مقاله

سیک

لغت‌نامه دهخدا

سیک . (اِ) زردی و علتی باشدکه بر روی غله زار نشیند. (برهان ). همان سواک مرقوم ،یعنی زردی کشت . (فرهنگ رشیدی ) (جهانگیری ). یرقان . زردی که در کشت افتد به فارسی سیک است . (منتهی الارب ).زنگ . رجوع به سیسک ، سیکل ، سوکل ، سوگل و سوکک شود.
ترجمه مقاله