ترجمه مقاله

غمگین کردن

لغت‌نامه دهخدا

غمگین کردن . [ غ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اندوهناک کردن . غمناک کردن :
جهانا چند ازین بیداد کردن
مرا غمگین و خود را شاد کردن .

نظامی .


آتش صنعت اگر غمگین کند
سوزش از امر ملیک دین کند.

مولوی (مثنوی ).


رجوع به غمگین داشتن شود.
ترجمه مقاله