ترجمه مقاله

فدیت

لغت‌نامه دهخدا

فدیت . [ ف ِدْ ی َ ] (ع اِ) از ماده ٔ فدیه یا فداء است ، و آن بمعنی عوضی است که بوسیله ٔ آن آدمی از مکروهی که بسوی او رسیده ، رهایی می یابد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). بدل . (ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل بن علی ). سربها. (یادداشت بخط مؤلف ). آنچه در عوض مفدی از مال عطا شود. (اقرب الموارد) : تضرع ها کرد و ملتزم جزیت و فدیت شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 293). ج ، فِدی ̍، فِدَیات . (اقرب الموارد). رجوع به فدیة شود.
ترجمه مقاله