ترجمه مقاله

قرطة

لغت‌نامه دهخدا

قرطة. [ ق ُطَ ] (معرب ، اِ) معرب کرته . (آنندراج ) :
آن قرطه ٔ مه که چارده شب
خود دوخت شکاف یک بنانت .

سلمان (از آنندراج ).


رجوع به قرطق شود.
ترجمه مقاله