ترجمه مقاله

لامی

لغت‌نامه دهخدا

لامی . (ص نسبی ، اِ) (عظم ...) نام استخوانی است در پیش حنجره بشکل لام یونانی . صاحب ذخیره ٔ خوارزمشاهی گوید: و اندرپیش حنجره استخوانی است آن را طبیبان عظم اللامی گویند از بهر آنکه اندرنبشتن یونانیان به حرف لام ماند بدین شکل 8 و منفعت این استخوان آن است که رباطها و عضله های حنجره از وی رسته است و این استخوان را شش عضله خاص است جز از عضلهاء حنجره از جمله این شش عضله دو از فک زیرین بیامده ست یکی از سوی راست و یکی از سوی چپ و هر دو به شاخ استخوان لامی پیوسته تا وی را به سوی فک برداشته دارد و دو عضله ٔ دیگر از زیر زنخدان بیامده است و اندر زیر زبان رفته و به کناره ٔ این استخوان آنجا که میان هر دو شاخ است پیوسته تا این کناره را نیز از کناره ٔ فک برداشته میدارد و عضله ٔ دیگر از کنار استخوان بناگوش بیامده ست یکی از سوی راست و یکی از سوی چپ و بدین هر دو شاخ این استخوان پیوسته تا نگذارد که برتر فروتر آید. -انتهی . عظم لامی که آن را عظم لسانی نیز می گویند استخوانی است کوچک متساوی القسمة به شکل نعل اسب در قسمت فوقی عنق در تحت زبان و فوق غضاریف حنجره واقع است و به هیچ استخوانی نپیوسته و در میان اجزاء لینه ٔ قدامی عنق معلق است و دارای جسم یا قسمت وسطی و دو کنار است : جسم آن - از قدام محدب و دارای سطح قدامی و سطح خلفی و کنار اعلی و کنار اسفل است . سطح قدامی - آن را زائده ای است صلیبی که عضلات زنخ و لامی و ضرس و لامی و سهم و لامی و عضله ٔ دو بطن بدان می پیوندند. سطح خلفی - مقعر و از غشاء درقی و لامی پوشیده شده است . کنار تحتانی - نازک و به آن عضلات قص و ترقوه و لامی و کتف و لامی متصل میشود. کناره فوقانی نیز نازک و به آن غشاء در قی و لامی و عضله ٔ زبان و لامی محکم میشوند.طرفین آن دارای دو شاخه و هر شاخه ای معروف به قرن لامی است . دو قرن فوقانی - که قرن کوچک نیز نامند - واقع در محل اتصال جسم به قرن بزرگ و رباط سهم و لامی بدانها پیوسته . دو قرن تحتانی - که به قرن بزرگ معروف و بجای اطراف نعل اسب اند - طرف قدامشان عریض تر از خلف ، از فوق به تحت مسطح و عضله ٔ مضیق وسطی حلق بدانها میپوندد. ماهیت : اجزاء صلبه ٔ آن بیشتر از اسفنجی است از پنج نقطه که یکی برای بدن و یکی برای هر یک ازقرنهاست شروع کرده . (تشریح میرزا علی ص 97 و 98).
ترجمه مقاله