لبان
لغتنامه دهخدا
لبان . [ ل ِ ] (ع مص ) شیر دادن . یقال : هو اخوه بلبان امه و لایقال بلبن اُمه و انما اللبن الذی یُشرب . (منتهی الارب ). || (اِمص ) شیرخوارگی :
همچو میل کودکان با مادران
سرّ میل خود نداند در لبان .
همچو میل کودکان با مادران
سرّ میل خود نداند در لبان .
مولوی .