ترجمه مقاله

مصطلح

لغت‌نامه دهخدا

مصطلح . [ م ُ طَ ل َ ] (ع ص ) اصطلاح شده . و معنای لفظی سوای معنی اصلی آن که همه ٔ مردم بر آن اتفاق دارند. (ناظم الاطباء). معنایی شایع نزد گروهی از مردم غیر از معنی حقیقی کلمه . مقرر. (یادداشت مؤلف ). اصطلاح شده : و دیگر آنکه اطلاق به حسب اصل صناعتی بود و آن را مصطلح خوانند چنانک اطلاق لفظ قدیم بر کهنه به وضع و برآنچه وجودش را اولی نبود بحسب اصطلاح . (اساس الاقتباس ص 12). || معنایی که در محاورات مردم معمول باشد. معنای متداولی . (ناظم الاطباء).
- غلط مصطلح ؛ واژه ای که مردم آن را به صورت غیرصحیح تلفظ کنند. اصطلاحی که تلفظیا کتابت آن به غلط در میان مردم متداول است مانند مصمم [ م ُ ص َم ْ م ِ ] که به غلط مصمم [ م ُ ص َم ْ م َ ] گویند یا ثُبات بجای ثَبات . رجوع به اصطلاح شود.
ترجمه مقاله