ترجمه مقاله

مقص

لغت‌نامه دهخدا

مقص . [ م ِ ق َص ص ] (ع اِ) ناخن پیرای حجام . (مهذب الاسماء). ناخن بره . (زمخشری ). ناخن پیرا. (السامی فی الاسامی ). کازود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مقراض و کازود. ج ، مقاص . (ناظم الاطباء). مقراض و هر دو تیغه ٔ آن را مقصان ویکی از آن دو را مقص گویند. (از اقرب الموارد). قیچی . دوکارد. موی چینه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله