ترجمه مقاله

ملاحی

لغت‌نامه دهخدا

ملاحی . [ م ُ حی ی / م ُل ْ لا حی ی ] (ع اِ) انگور سپید.(مهذب الاسماء) (دهار). نوعی از انگور سپید دراز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قسمی از انگور خوب که سپید باشد. (آنندراج ) : غراب وار انجیر حلوایی و روباه آسا انگور ملاحی را نیم خوردکنند و بگذارند. (منشآت خاقانی چ دانشگاه ص 101).
رازقی و ملاحی و خزری
بوزری و گلابی و شکری .

نظامی .


تا دررسد این می تو ای عطار
حالی زپی می ملاحی ایم .

عطار (دیوان چ تقی تفضلی ص 486).


نقل و شکر و می و صراحی
مفتون ملاحت ملاحی .
محسن تأثیر در صفت اقسام انگورتفت یزد (از آنندراج ).
|| نوعی از انجیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || اراک سرخ و سپید و اراک که سپیدی بر سیاهیش باشد. (منتهی الارب ). اراک سپید سرخ و اراک سیاه سپید. (ناظم الاطباء). اراکی که در آن سپیدی و سرخی و سپیدی و سیاهی باشد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله