ترجمه مقاله

میرده

لغت‌نامه دهخدا

میرده . [ دَه ْ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح نظامی ) رئیس ده نفر و دهباشی . (ناظم الاطباء). فرمانده ده نفر از سپاه . (از یادداشت مؤلف ). سردار ده کس . (از آنندراج ). || رئیس گرزبرداران . (ناظم الاطباء). || در هندوستان بر سردار قاصدان و چوبداران اطلاق کنند. (از آنندراج ).
ترجمه مقاله