ترجمه مقاله

نرگ

لغت‌نامه دهخدا

نرگ . [ ن َ ] (اِ) جرگه . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به نرگه شود. || حلقه زدن مردم را گویند به جهت محافظت شکار تا از میان بیرون نرود. (برهان قاطع) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). حلقه زدن لشکر برای شکار. (غیاث اللغات ). رده و پره باشد که به جهت شکار زنند تا شکاری بیرون نرود. (فرهنگ خطی از المؤید). || زورخانه ٔ پهلوانان . (غیاث اللغات از شرح گل کشتی ).
ترجمه مقاله