ترجمه مقاله

ورک

لغت‌نامه دهخدا

ورک . [ وَ / وِ ] (ع اِ)برسوی ران . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، اوراک . (منتهی الارب ). || القوم علی ورک واحد [ و یفتح ]؛ یعنی قوم مجتمعند بر یک اندیشه و تدبیر جهت شکست من . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله