ترجمه مقاله

پایندانی

لغت‌نامه دهخدا

پایندانی .[ ی َ ] (حامص ) پذیرفتاری . پذرفتاری . ضمانت . (مجمل اللغه ). کفالت . (مجمل اللغه ) (زمخشری ). زعامت . (مج ). صَبارة. صبر. تضمن . (دهار). ضمان . پذیرفتن ، پذیرفتاری . زِعام . (تاج المصادر) (دهار). تکفّل . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). کُفُول . کفَل . (دهار). تَعَهﱡد. زَعم ، زعامه . قباله . کون . حماله . (تاج المصادر بیهقی ). میانجی گری . تَعاهد : پس سلیمان مرغان را که پایندانی کرده بودند دعا بد کرد. (قصص الانبیاء).
ترجمه مقاله