ترجمه مقاله

پرغریو

لغت‌نامه دهخدا

پرغریو. [ پ ُ غ َ ] (ص مرکب ) پرغوغا. پرشور :
چو آگه شد از رستم و کار دیو
پر از خون شدش چشم و دل پرغریو.

فردوسی .


ترجمه مقاله