ترجمه مقاله

پیشباز

لغت‌نامه دهخدا

پیشباز. (اِ مرکب ) استقبال . پیشواز. پیش و برابر کسی رفتن قبل از آنکه او ورود کند خواه مسافر باشد یا میهمان . مسافتی رفتن بجانب مسافری یا مهمانی یا زائری پیش از درآمدن وی بشهر یا خانه . صاحب آنندراج گوید: این تسمیه برای آن است که چون کسی می شنود که دوستش می آید او بمجرد شنیدن خبر از خانه دست و بغل گشاده به مقابل میرود تا وی را در آغوش کشد، پس از این جهت استقبال کننده را به پیش باز تسمیه کرده اند :
مهین کوس و بالا و پیلان و ساز
فرستاد با سرکشان پیشباز.

اسدی .


|| (ص مرکب ) که از قسمت قدامی گشوده باشد: جامه ٔ پیش باز؛ جامه ٔ جلوباز. نوعی جامه ٔ پوشیدنی . (برهان ). نوعی جامه ٔ پوشیدنی که جلوش باز باشد. پیشواز. رجوع به پیشواز شود. || قبول کننده . (آنندراج ). || بر زبان جای دهنده . (آنندراج ).
ترجمه مقاله