ترجمه مقاله

ژولیدن

لغت‌نامه دهخدا

ژولیدن . [ دَ] (مص ) تند و درهم شدن و آن را جولیدن گویند. (جهانگیری ). درهم شدن و درهم رفتن و پریشان گردیدن . (برهان ). مختلط و مشوش گشتن . آشفته شدن . کالیدن . درهم کشیدن . درهم و پریشان شدن عموماً و پریشان شدن موی خصوصاً. (رشیدی ). کالیده و پریشان و پراکنده و وِژگال شدن موی . وِشکال شدن موی .
ترجمه مقاله