ترجمه مقاله

کی

لغت‌نامه دهخدا

کی . [ ک َ ] (اِخ ) لقب قباد. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بعضی گویند این نام را زال پدر رستم به قباد گذاشت و کیقبادخواند. (برهان ) : و این سخن از زال برخاست که قباد را کی لقب نهاد... (مجمل التواریخ و القصص ص 29). و رجوع به کی (معنی اول و دوم و پنجم ) شود.
ترجمه مقاله