ترجمه مقاله

گریزاندن

لغت‌نامه دهخدا

گریزاندن . [ گ ُ دَ ] (مص ) فرار دادن . || رهانیدن مال التجاره از باج و گمرک از راهی غیرمسلوک تا باج ندهد. قاچاق کردن . رجوع به گریزانیدن شود.
ترجمه مقاله