ترجمه مقاله

آبار

لغت‌نامه دهخدا

آبار. (اِ) اُسْرُب . سرب . || سرب سوخته . آنُک محرق . رصاص اسود. (قاموس ). سرب سیاه . و طریقه ٔ ساختن آن آن است که سرب را در تابه ای آهنین نهند و کاسه ای که بن آن سوراخ است بر روی تابه واژگون کنند و بدمند تا آنگاه که سرب سوخته گردد و آن در علاج ریشها و بواسیر و سرطان بکار است . و نیز توتیا و اثمد را آبار نام داده اند، چه ماده ٔ عامله ٔ آن سرب سوخته است .
ترجمه مقاله