ترجمه مقاله

آبدارو

لغت‌نامه دهخدا

آبدارو. (اِ مرکب ) زفت رومی . || مومیایی . و محمدبن زکریای رازی دوای دیگری را به این اسم خوانده . (تحفه ).
ترجمه مقاله