ترجمه مقاله

آبکشی

لغت‌نامه دهخدا

آبکشی . [ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل آبکش : دو ترکمان از خیل او بیامدند و مدتها بر آن قلعه آبکشی کردند. (راحةالصدور راوندی ).
ترجمه مقاله