آجیده
لغتنامه دهخدا
آجیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ، اِ) آجده . آژده . نگنده . و گیوه ٔ آجیده آن است که کف آن رااز برون سوی با ریسمان محکم ، خانه خانه بافته باشند. || نوعی از بخیه کوتاهتر از کوک و شلال .
- آجیده ٔ سوهان ؛ درشتیها و ناهمواریهای روی سوهان .
- آجیده ٔ سوهان ؛ درشتیها و ناهمواریهای روی سوهان .