ترجمه مقاله

آردی روغن

لغت‌نامه دهخدا

آردی روغن . [ رَ / رُو غ َ ] (اِ مرکب )حلوای آردی . حلوا که از آرد گندم کنند :
آردی روغن و حلوای برنجی وزلیب
مرد کاری چو بچنگال زنی اول بار.

بسحاق اطعمه .


آردی روغن برم لال آمده ست
نام من از غیب چنگال آمده ست .

بسحاق اطعمه .


ترجمه مقاله