ترجمه مقاله

آرزوسنج

لغت‌نامه دهخدا

آرزوسنج . [ رِ س َ ] (نف مرکب ) آرزومند. آرزووَرز :
به خاک پای او چرخ آرزوسنج
چو درویش حریص و فکرت گنج .

امیرخسرو.


ترجمه مقاله