ترجمه مقاله

آسبان

لغت‌نامه دهخدا

آسبان . (ص مرکب ، اِ مرکب ) آسیابان :
هنوز این آس خون گردان از آن است
که آن بی آب دیده آسبان است .

نزاری قهستانی .


ترجمه مقاله