ترجمه مقاله

آسه

لغت‌نامه دهخدا

آسه . [ س َ / س ِ ] (اِ) زمین که برای کشت آماده کرده باشند. آبَسته :
چو ابر کف شه تقاطر نماید
زر از آسه ٔ طَمْع سائل بروید.

منجیک .


و این کلمه را آسر نیز ضبط کرده اند با همین شاهد، و ظاهراًآسه صحیح است . || آس . آسیا. رحی .
ترجمه مقاله