آلای
لغتنامه دهخدا
آلای .(نف مرخم ) در کلمات مرکبه مخفف آلاینده :
نیست بر من روزه در بیماری دل زآن مرا
روزه باطل میکند اشک دهان آلای من .
لبش گاهی بخواهش لقمه آلای
ولی در زیر لب لخت جگرخای .
نیست بر من روزه در بیماری دل زآن مرا
روزه باطل میکند اشک دهان آلای من .
خاقانی .
لبش گاهی بخواهش لقمه آلای
ولی در زیر لب لخت جگرخای .
طالب آملی .