ترجمه مقاله

آل میکال

لغت‌نامه دهخدا

آل میکال . [ ل ِ ] (اِخ ) نام خاندانی قدیم به نیشابور و بیهق ، از احفاد میکال بن عبدالواحدبن جبریل بن قاسم بن بکربن دیواستی سوربن سوربن سوربن سوربن فیروزبن یزدجردبن بهرام گور وفرزند او شاه بن میکال است ، و از این دوده است امیرابوالعباس اسماعیل بن عبداﷲبن محمدبن میکال و مقصوره ٔ ابن درید به نام ابوالعباس و پدر اوست و پسر ابوالعباس اسماعیل ابومحمد عبداﷲ است . و ابوالعباس در سنه ٔ 392 هَ .ق . درگذشته است و او رئیس نیشابور بود و املاک خویش وقف بر خیرات و مبرات کرد. و نیز از این خاندان است امیراحمدبن علی بن اسماعیل میکالی و فرزند اوامیر عالم ابوالفضل عبیداﷲبن احمد صاحب کتاب المنتحل یا المنتخب و کتاب مخزون البلاغه و غیر آن و او صاحب نظم و نثر بوده و او را دیوان رسائل است ، و پسران او امیرحسین و امیرعلی و امیراسماعیل است و امیرعلی را دیوان شعر است و امیر رئیس جمال الامراء علی بن الامیرابی عبداﷲ الحسین از طرف جدّه از این خانواده است .
ترجمه مقاله