ترجمه مقاله

آوارجه

لغت‌نامه دهخدا

آوارجه . [ ج َ / ج ِ ] (اِ) آوارچه . روزنامه و فرد حساب یومیه . (بهار عجم ). گمان میکنم این کلمه مصحف اَوارِجه معرّب اواره است : الاوارجه ؛ من کتب اصحاب الدواوین فی الخراج و نحوه . (فیروزآبادی : وَرَج ). الاوارجه من کتب اصحاب الدواوین ، معرّب آواره ای الناقل ، لأنّه ینقل الیها الانجیذج ، الذی یثبت فیه ما علی کل ّ انسان ، ثم ینقل الی جریدة الاخراجات و هی عِدّة اوارجات . (فیروزآبادی : ارَج ). رجوع به اَواره و اوارجه شود.
ترجمه مقاله