ترجمه مقاله

آژیریدن

لغت‌نامه دهخدا

آژیریدن . [ دَ ] (مص ) هشیار کردن . || بانگ زدن . خروشیدن . || آگاهانیدن . خبردار کردن . خبردار گفتن . اعلام . اعلان . || مهیا ساختن .
ترجمه مقاله