ترجمه مقاله

آکشانیدن

لغت‌نامه دهخدا

آکشانیدن . [ دَ ] (مص ) در حاشیه ٔ فرهنگ اسدی (خطی ) که در 766 هَ .ق . کتابت شده بنام قریح [ شاید: قریعالدهر ] این بیت ضبط شده است (و این حاشیه ٔ ظاهراً تحفةالاحباب حافظ اوبهی است ) :
عبدای توام مریز مر عبدا را
زهمای توام میاکشان زهما را.
و بیت شاهد لغت زهما به معنی عاشق آمده است و کلمه ٔ میاکشان ظاهراً نهی از مصدرآکشاندن یا آکشانیدن است لکن معنی آن روشن نیست . شاید به معنی رنجانیدن و تعب دادن و امثال آن باشد.
ترجمه مقاله