ترجمه مقاله

آکله

لغت‌نامه دهخدا

آکله . [ ک ِ ل َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث آکِل . خورنده (زن ). || هر قرحه که گوشت را خورد. || خوره . خوره باد. (ربنجنی ). || قسمی ریش که بر اندام افتد و گوشت را خورد. و این غیر ارمنی دانه است . جذام . و قسمی از آن آکله ٔ دهان است که تنها در دهان پیدا شود.
- امثال :
مال یتیم آکله است ؛ یعنی چون کسی آن را در مال خود درآمیزد همه ٔ مال تباه شود.
|| ماشیه ٔ چرنده .
ترجمه مقاله