ترجمه مقاله

ابراهیم گلشنی

لغت‌نامه دهخدا

ابراهیم گلشنی . [ اِ م ِ گ ُ ش َ ] (اِخ ) یکی از مشایخ و پیران طریقت صوفیه . از مردم آذربایجان . مولد او اواسط قرن نهم هجریست . در زمان شاه اسماعیل صفوی از تبریز به مصر هجرت کرده و بقاهره در قبةالمصطفی اقامت گزیده است . آنگاه که سلطان سلیم مصر را تسخیر کرد ابراهیم را حرمت داشت و زمین مقابل مؤیدیه را به وی بخشید و ابراهیم تکیه ٔ خویش را بدانجا بنا کرد. در مجالس وعظ و تذکیر او ازدحام عام فوق تصور بود. در 935 هَ .ق . به استدعای سلطان سلیمان قانونی سفری به اسلامبول کرد و سلطان در مجلس خاص خود چیزی از اعزاز و اکرام وی فرونگذاشت . او پس از بازگشت به مصر در 940 درگذشت . مدفن ابراهیم بقاهره در جوار زاویه ٔ خود اوست . در علوم عقلیه و نقلیه خاصه تفسیر و حدیث و تصوف ید طولی داشته و مردم مصر برای او مقامات و کرامات قائلند. گلشنی را منظومه ای در چهل هزار بیت بسبک مثنوی مولوی جلال الدین رومی هست و قصیده ٔ تائیه ٔ مشهور ابن فارض را نظیره ای کرده است و نیز دیوانی از اشعار عارفانه دارد.
ترجمه مقاله