ترجمه مقاله

ابسیق

لغت‌نامه دهخدا

ابسیق . [ اُ ] (اِخ ) یکی از نواحی آسیای صغیر. اماآن یازده ناحیت که بر مشرق خلیج است (ظاهراً بحر مرمره ) نام وی این است : برقسیس . ابسیق . انطماط (ظ: ابطیماط). سلوقیه . ناطلیق . بقلار. افلاخونیه . فیادق (ظ: قبادق ). خرشته (شاید: خرسنه ). ارمیناق . خالدیه (شالدی ). (حدودالعالم ). و دیگر رودی است از عمل ابسیق رود از روم بر شهر بنداقلس و بدیدون (بذندون ) بگذرد و به دریای تنتیه (نیقیه ) افتد اندر روم . (حدودالعالم ).
ترجمه مقاله