ترجمه مقاله

ابن اللبون

لغت‌نامه دهخدا

ابن اللبون . [ اِ نُل ْ ل َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) اشتر نرینه ٔ دوساله یا به سیُم درآمده . || دوساله . (مهذب الاسماء) :
صبر شیر اندر میان فَرث و خون
کرد او را ناعش ابن اللبون .

مولوی .


و ماده ٔ او را بنت اللبون گویند.
ترجمه مقاله