ترجمه مقاله

ابن المسلمة

لغت‌نامه دهخدا

ابن المسلمة. [ اِ نُل ْ م ُ ل ِ م َ ] (اِخ ) کنیت احمدبن عمر است و او پدر خاندانی است معروف به آل الرّفیل ، و رفیل از عجم بوده و بروزگار عمربن الخطاب به دست عمر مسلمانی گرفت . رجوع به تجارب السلف ص 317 شود. یکی از افراد این خاندان ابوالقاسم علی بن حسن ملقب به رئیس الرؤسا است . اواز سال 437 تا 450 هَ .ق . وزارت القائم بامراﷲ داشت و برای عقیم کردن مقاصد فاطمیان خلیفه ٔ عباسی را وادار به دوستی و پیمان با طغرل بگ کرد و طغرل در 447 وارد بغداد شد و در سال 450 که طغرل بموصل حمله برد بساسیری معروف اغتنام فرصت کرد و در بغدادخلیفه ٔ فاطمی خطبه خواند و رئیس الرؤسا را در همین وقت دستگیر کرد و به فجیعترین صورتی بکشت . ابوالفتح مظفر پسر ابوالقاسم علی در سال 476 زمانی کوتاه وزارت داشت و عضدالدین محمدبن عبداﷲبن هبةاﷲبن مظفر نیز از این خاندان در خلافت مستضی ٔ (566 - 573 هَ .ق .) وزارت یافت وعاقبت قیماز ترک خلیفه را به حبس وی اجبار کرد و اوتا 570 که قیماز بغداد را ترک گفت در بند بماند و پس از قیماز بار دیگر بمقام وزارت رسید. و چند سال پس از آن در سفر زیارت خانه ، باطنیان او را بکشتند. اعضاء این خاندان بیشتر مردمی دانشمند و ادیب بودند.
ترجمه مقاله