ترجمه مقاله

ابن دهان

لغت‌نامه دهخدا

ابن دهان . [ اِ ن ُ دَهَْ ها ] (اِخ ) ابوالفرج عبداﷲبن اسعدبن علی موصلی . فقیه و ادیب ، و او بیشتر بشعر گرائیده و بدان سمت مشهورتر است . بعلت فقر از موصل شد و سپس بحمص رفت و در مدرسه ٔ آنجا بتدریس پرداخت . قصیده ٔ کافیّه ٔ او در مدح صالح بن زریک وزیر بغایت مطبوع و معروف است . او سلطان صلاح الدین را نیز مدح گفته و عطا یافته است و در حدود شصت سالگی در 581 یا 582 هَ .ق . در حمص درگذشته است .
ترجمه مقاله