ترجمه مقاله

ابن اعوج

لغت‌نامه دهخدا

ابن اعوج . [اِ ن ُ اَ وَ ] (اِخ ) ابوالفوارس امیرحسن بن محمد حموی . از اعیان و اکابر شام . خاندان او از طرف سلاطین آل عثمان متولی مناصب سیاسی بوده اند. مولد ابن اعوج حماة. و او معروفترین ِ شعرای عصر خویش است . چند بار از دست سلاطین عثمانی بحکومت معره و حماة و نواحی دیگر منصوب شده و در همه جا ادبا و شعرای محلی گرد وی جمع آمده و او آنان را تشویق و ترویج می کرده است . و خود او را اشعاری رقیق و سلیس است و از قصائد گزیده ٔ او قصیده ای در رثای امیریحیی یکی از خویشاوندان اوست . وفات او به نیمه ٔ شعبان سال 1019 هَ .ق . بوده است . و از این دوده چند تن دیگر مکنی به ابن اعوج مشهورند.
ترجمه مقاله