ترجمه مقاله

ابه

لغت‌نامه دهخدا

ابه . [ اُب ْ ب َ ] (اِخ ) نام شهریست به افریقیه از ناحیه ٔ اُرِبس و میان آن و قیروان سه روزه راه باشد. این شهر بکثرت فواکه مشهور و بدانجا زعفران زرع شود و از آن بلد است ، ابوالقاسم عبدالرحمن بن عبدالمعطی بن احمد انصاری اُبّی و او از ابی حفص عمربن اسماعیل برقی روایت کند و از او ابوجعفر احمدبن یحیی الجارودی به مصر روایت آرد. و نیز از آنجاست ابوالعباس احمدبن محمد الابّی ادیب و شاعر. وی به یمن مسافرت کرد و در آنجا درک صحبت الوزیر العیدی کرد و به مصر بازگشت و در آنجا اقامت گزید و هم در مصر به سال 598 هَ . ق . درگذشت . (از معجم البلدان یاقوت ). و رجوع به مراصدالاطلاع و روضات الجنات ص 330 س 39 شود.
ترجمه مقاله