ترجمه مقاله

ابوالجناب

لغت‌نامه دهخدا

ابوالجناب . [ اَ بُل ْ ج َن ْ نا ] (اِخ ) شیخ نجم الدین طامّةالکبری . احمدبن عمربن محمدبن عبداﷲ صوفی خیوقی خوارزمی . مولد او به سال 540 هَ . ق . در خوارزم . و گویند کنیت ابوالجناب را رسول صلوات اﷲعلیه در خواب بدو داد. و گاهی او را شیخ نجم الدین کبری خوانند و کبیر مخفف طامةالکبری باشد. در سال 568 از دیار خود به بلده ٔ همدان شد و از آنجا باسکندریه ٔ مصررفت و رخصت حدیث یافت و از مصر باهواز آمد و در 618در غزاء با خذله ٔ تاتار به خوارزم بشهادت رسید، و سلسله ٔ صوفیه ٔ خوارزم و نواحی بدو منتهی شود. شیخ به اسکندریه از ابوطاهر سلفی و به تبریز از محمدبن اسعدعطاری و باصفهان از ابوالمکارم لبان و ابوسعید رازانی و محمدبن ابی زید کرانی و مسعودبن ابی منصور جمالی و ابوجعفر صیدلانی حدیث شنود و خود بخوارزم حدیث کرد و ابومحمد عبدالعزیزبن هلال اندلسی از او روایت کند. ابن جراده در تاریخ حلب گوید شیخ نجم الدین در مراجعت از مصر بر حلب نیز بگذشت شیخ در اسکندریه صحبت اسماعیل قصری دریافت و سپس بخدمت شیخ عمار یاسر پیوست و بعد از آن به مصر بشیخ روزبهان فارسی ارادت ورزید و احمد موصلی و قاضی ابن العصر دمشقی را نیز بدید و خرقه از اسماعیل قسری (کذا) پوشید و شیخ مجدالدین بغدادی و شیخ سعدالدین حموئی و شیخ رضی الدین علی بن سعد البحرینی المعروف به لالا و شیخ نجم الدین دایه و سیف الدین باخرزی و جمال الدین گیل و مولا جلال الدین از مریدان و پیروان اویند. او راست : کتاب منازل السایرین و رسالة الخائف الهائم من لومةاللائم . و از اشعار اوست :
در کوی تو میدهند جانی بجوی
جان راچه محل که کاروانی بجوی
از تو صنما جوی جهانی ارزد
زین جنس که مائیم جهانی بجوی .
این لاله رخان که اصلشان از چگل است
یارب که سرشت پاکشان از چه گل است
دل را ببرند وقصد جان نیز کنند
این است بلا وگرنه زیشان چه گله ست .
برای سایر اشعار او رجوع به مجمعالفصحا و ریاض العارفین شود.
ترجمه مقاله