ترجمه مقاله

ابوالعباس

لغت‌نامه دهخدا

ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) موره زن بغدادی . یکی ازشیوخ طریقت تصوف اصلاً از مردم ایران و ساکن بغداد بود. خواجه عبداﷲ انصاری در کتاب خویش ذکر او آورده است . و از سخنان اوست که گفتی تن را بکار دار پیش از آنکه او ترا بکار دارد. و گاه بدین بیت ترنم کردی :
لقد جلب الفراغ علیک شغلاً
و اسباب البلاء من الفراغ .
و موره زن صیقل و روشن گر است . رجوع به ج 2 از نامه ٔ دانشوران ص 398 شود.
ترجمه مقاله