ترجمه مقاله

ابوالفضل

لغت‌نامه دهخدا

ابوالفضل . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ )مجدالملک قمّی . کاتب ملکشاه سلجوقی و مستوفی برکیارق . ملکشاه در اواخر عمر مجدالملک را بجای شرف الملک ابوسعید کاتبی داد. و به سال 492 هَ . ق . آنگاه که امراء بگمان اینکه ابواب منافع مقربان بارگاه سلطان رامسدود گردانیده قصد قتل وی کردند و او به سراپرده ٔ برکیارق پناهید و امرا پیرامون سراپرده صف زدند و تن او بخواستند و سلطان تقاضای آنان نپذیرفت و امراء بمنزل پادشاه درآمده و مجدالملک را پاره پاره کردند.
ترجمه مقاله