ترجمه مقاله

ابود

لغت‌نامه دهخدا

ابود.[ اُ ] (ع مص ) برمیدن . رمیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). وحشی شدن . (زوزنی ). وحشت گرفتن ، چنانکه بهیمه . || مقیم شدن بجای . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). بجائی مقیم شدن . (زوزنی ). ایستادن . استادن . اقامت کردن . || گفتن شعری مشکل که معنی آن دانسته نمیشود. || جاودانه شدن .
ترجمه مقاله